بازار فروش آنلاین طلا «هراسآور» است؛ دلیل؟ تجربه!

به گزارش «نبض فناوری»، از جمله اتفاقات مهمی که در سال جاری در کشورمان رقم خورده، رشد قارچ گونه بازار فروش آنلاین طلا و افزایش سرسامآور تعداد پلتفرمهای فعال در این حوزه است، تا جایی که به گواه آمار، از ابتدای راهاندازی درگاه ملی مجوزها، ۱۳۳۷ تقاضا در این خصوص به ثبت رسیده و به صدور مجوز برای ۲۶۱ تقاضا منجر شده که ۱۹۰ مورد از آنها مربوط به سال ۱۴۰۳ است!
این رشد شتابزده، در کنار ضعف نظارت، موجب بروز نشانههایی نگرانکننده شد که در نهایت ورود نهادهای نظارتی و توقف صدور مجوز برای دیگر متقاضیان تاسیس این نوع پلتفرمها را به دنبال داشت و موجب شد که هیأت مقرراتزدایی و بهبود محیط کسب و کار، مسئولیت ساماندهی و تعیین تکلیف پلتفرمهای فروش آنلاین مصنوعات طلا و طلای خام و آب شده را به وزارت صمت واگذار کند.
رشد بیضابطه پلتفرمهای فروش طلا
سپردن مسئولیت این پلتفرمها به وزارت صنعت، معدن و تجارت از این رو صورت گرفت که بررسیهای نشان میداد تنها داشتن یک قرارداد با یک طلافروش برای دریافت مجوز این کسبوکار بر بستر اینترنت کفایت میکرد. سهلانگاری عجیب و ضعفی آشکار در مقررات که اگر به بروز تخلفات مالی و شکل گیری پروندههای قضایی منجر نشود، عجیب است!
بر اساس آمارها، تاکنون بیش از ۱۰ میلیون نفر از طریق این پلتفرمها طلای آبشده خریدهاند، اما آن گونه که رئیس پلیس امنیت اقتصادی اعلام کرده، معلوم نیست میزان طلای خریداری شده توسط این جمعیت پرشمار، چند تن است؟ موضوعی نگران کننده که این نهاد را بر آن داشت تا ۱.۵ تن (هزار و پانصد کیلوگرم) طلا از این پلتفرمها جمع آوری کرده و به بانک کارگشایی تحویل دهند.
مقدار قابل توجهی طلا که معلوم نیست معادل طلای فروخته شده به کاربران این پلتفرم هاست یا کمتر از آن؟ سوالی که پاسخ به آن مشخص میکند که آیا واقعا در این پلتفرمها خالی فروشی رخ داده داده یا خیر و اگر رخ داده، ابعادش چیست و تکلیف وجوه پرداختی مردم به این کسبوکارها چه شده است؟
خالیفروشی چیست و چرا این نگرانی جدی است؟
«خالیفروشی» اصطلاحی برای تعریف این وضعیت است که یک کسبوکار بدون داشتن موجودی واقعی، اقدام به فروش یک کالا یا دارایی میکند. در این روش، پول مشتریان برای خریدهای بعدی یا مصارف دیگر مورد استفاده قرار میگیرد و در صورتی که کسبوکار به هر دلیل (مثلا هجوم مشتریان برای دریافت کالا یا پس گرفتن پولشان اقدام کنند) دچار بحران وسیع میشود و صف مال باختگان شکل میگیرد.
متاسفانه نمونههای این نوع کلاهبرداری در کشورمان کم نبوده است؛ از معروفترین پروندههای خالیفروشی در ایران، پرونده کوروش کمپانی و همچنین پرونده موبایل موسوی است که با تبلیغات وسیع و سراسری جذب مشتری میکردند و خریداران در این خیال بودند که در حال پیشخرید گوشیهای موبایل به قیمتی ارزانتر از بازار هستند، در حالی که حقیقت چیز دیگری بود و کالاهای فروختهشده وجود خارجی نداشتند.
پایان خالی فروشی این دو شرکت، رقم خوردن پروندههای جنجالی بزرگی در کشور بود که هنوز فیصله نیافتهاند. پروندههای که مشابه شان در حوزههای دیگر هم رقم خورده است؛ در پیش فروش خودرو، در بازار مسکن و در بسیاری بازارهای دیگر. تجارب تلخ پرشماری که حالا احتمال تکرارش در حوزهای تازه یعنی طلافروشی آنلاین میرود.
این خالی فروشی فرق دارد و خطرناکتر است
با توجه به اینکه طلا یک کالای بسیار گرانبها و ابزار حفظ ارزش سرمایه محسوب میشود، هرگونه تخلف در این بازار میتواند پیامدهای اقتصادی سنگینی برای مردم و بازارهای مالی کشور به همراه داشته باشد. با این یادآوری، خالی فروشی طلا متفاوت با خالی فروشی اقلام دیگر و خطرناکتر است به ویژه وقتی که میدانیم قیمت بسیاری اقلام و اجناس با امثال طلا و دلار تعیین میشود و از آنها تاثیر میپذیرد.
با این یادآوری اگر بدانیم نتیجه ورود نهادهای نظارتی به این حوزه، مسدود شدن حسابهای برخی از فروشندگان طلای آبشده بوده است، این سوال پررنگتر میشود که آیا قرار است شاهد برملا شدن خالی فروشی در ابعادی وسیع باشیم؟ آیا برملا شدن چنین فاجعه ای، موجب جهش شدید قیمت طلا در بازار و اوج گیری شدید قیمت اقلام پرشمار نخواهد شد؟
فاجعهای که وقوعش با توجه به رشد چشمگیر این پلتفرمها و انبوه تبلیغاتی که از در و دیوار شهرها میبارد و فضای مجازی را هم به قرق خود درآورده، محتمل به نظر میرسد. فاجعهای در ابعاد ملی که برای جلوگیری از وقوع آن بایستی در اسرع وقت سلسله اقدامات پیشگیرانهای در دستور کار قرار گیرد و وضعیت موجود تشریح شده و شفاف سازی شود.