شرکتهای خلاق با چه فرصتها و تهدیدهایی مواجه میشوند؟
به گزارش خبرنگار «نبض فناوری» صنایع و شرکتهای خلاق مجموعهای از فعالیتهای دانشبنیان است که به دانش وسیع از جمله دانش ضمنی و فناوری های مبتنی بر حوزه هنر و فرهنگ و نه محدود به آن را در خدمت تولید ارزش افزوده اقتصادی قرار می دهند؛ بنابراین امروزه، شرکت های بسیاری در جهان که به عنوان شرکت خلاق شناخته شدهاند که از این فناوریها بهعنوان داراییهای مهمی برای رقابتپذیری در بازارهای جهانی بهره میبرند. شرکت خلاق به شرکتهایی اطلاق میشود که جوهره رشد آنها خلاقیت و نوآوری برای ارائه محصولات و خدمات جدید و مدلهای نوین کسب و کار در سطح بازار هدف است.
براساس این گزارش شرکتهای خلاق با تهدیدها و فرصتهایی مواجه هستند به اعتقاد محمدحسن مقدسی کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک کسبوکار، موسسه آموزش عالی ارشاد دماوند، همـکاری بیـن شرکتهای خلاق و سازمان بزرگ منافع خود را دارد. از یک طرف سازمان بزرگ را وارد بازارهای رقابتـی بیشتری میکند و بـهعبارتی میتواند نام و عنوان خود را بیشتر بر سر زبانها بیندازد و از حالت یکنواختی خارج شـده و علاوه بر آن، مشتری بیشتری بـه سـمت سازمان سرازیر میشود.
در نتیجه چنین روندی، فروش و سود بیشتر است و از طرف دیگر برای شرکتهای خلاق نیز مزایایـی به وجود میآید، از جمله اینکه محصولات آنها بیشتر شناخته میشود و حوزه فعالیت آنها توسعه مییابد و از ایـن طریق و بـا عقد قـرارداد با یک سازمان رسمی و نامدار برای خود نیز شهرت و اعتبار کسب میکنند و در سطح بازار بیشتر شناخته میشوند.
علاوه بـر تمامـی فوایدی کـه مطرح شد، معایبی هـم برای این همکاری وجـود دارد که از جمله آنها این است که سازمانهای بزرگ معمـولا بـا مدیران ارشد و اجرایی سایر شرکتها در ارتباط نیستند و بیشتر با کارمندان خـود و اعضای داخـل سازمان تعامل دارند و از طرف دیگر، عاملی بـه نام فرهنگ نیز میتوانـد چالشآفرین باشد زیـرا هر سازمان یـک نـوع آییـن و فرهنـگ را پذیرفتهانـد و در تاریـخ آن سازمان نهادینـه شده کـه ممکن است آن ارزشها و باورها کاملا در تضـاد بـا دیگـر ملتهـا یـا کشـورها باشد و ایـن طبیعتا امـکان همکاری را به میزان چشمگیری کاهش میدهد.
علت دیگر میتوانـد شیوه کاری مدون و یکنواخت و ایستای یک سـازمان بـزرگ باشـد کـه در آن، نحـوه فعالیـت بـه شـکلی کاملا ثابـت و بـدون تغییـر ادامـه مییابد و طبیعتا چنین رونـدی باعث عـدمهمکاری با شرکتهای خلاق میشـود کـه دائما بـه دنبال ایده جدید و نوآوری و خلاقیـت در ارائه خدمات و محصولات خود هسـتند؛ بنابراین این شیوه سنتی کاری باید کاملا متحول شود و البته ایـن تغییر بـه سادگی و سهولت انجـام نمیشـود و نیـاز بـه زیرسـاختها و بسـترهای از پیـش تعریـف شـده و البتـه صـرف زمـان و هزینـه دارد و البته متقاعـد کـردن مدیـران و سرمایهگذاران و کارمندان به ایـن تغییـر هـم خـود یـک چالـش دیگر اسـت؛ چـرا که بـه راحتی چنیـن تغییـری پذیرفته نمیشـود.
مخصوصا بـرای سرمایهگذاران کـه بـه هر حال منابـع مالی و معنـوی زیـادی در اختیـار سـازمان قـرار دادهانـد و بـه راحتـی نمیتوانند تغییـر شـیوه کار در یـک سازمان را بپذیرنـد. زیـرا دائما در هراس این مساله هستند که با ایجـاد تغییـر، آیـا سرمایه آنهـا نیز دچار تغییـر و تحول میشود؟ و آیـا تمـام منابـع تخصیـص داده شـده بایـد تغییـر کننـد؟ آیـا سرمایه گذاشتهشـده جـوابگـوی ایـن تغییـر اسـت؟ و بسـیاری سـوالات دیگـر.
در مـورد کارمندان نیز به همین شکل. آیا یک کارمند به راحتی بـا تغییر کنار میآید؟ آیا حاضر اسـت شیوه کاری خود را تغییر دهد؟ بـرای مدیـران نیـز کنـار آمـدن بـا ایـن تغییـر نیـز یک تهدید و یک ریسـک محسـوب میشـود.
بـا توجـه بـه مطالـب عنوان شـده، شـرایط همـکاری در صورتـی برقـرار خواهـد بـود که کاملا نحوه همـکاری از قبل برنامـهریزی شود و شفافسازی در حد بالایی صـورت بگیـرد و از همه مهمتـر، امکان و بستر همکاری مهیـا بـوده و البته نقش و مسئولیتهای هـر دو طرف بـه خوبـی تبییـن شـده باشد.
نکته قابل توجه دیگر اینکـه بـرای سازمان بـزرگ و شرکت خلاق، سودآوری داشته باشد؛ یعنی بـا تغییر رونـد کاری دچار ضـرر و زیـان نشوند و هر دو طرف منافع هم را بخواهند و به دنبال مسائلی مانند پیشی گرفتـن از هم نباشند. بـه عبارتی، از همکاری پیشآمده سوءاسـتفاده نکننـد و رفاقت را بـه رقابـت تبدیـل نکنند.